موضوع شناسی اختلالات روانی (عقل و جنون)
نشست علمی موضوع شناسی اختلالات روانی در سالن جلسات مؤسسه موضوع شناسی احکام فقهی برگزار شد.
در این نشست علمی، محقق محترم جناب آقای دکتر ستوده پژوهشگر موضوع شناسی اختلالات روانی به ارائه تحقیق و ناقد محترم جناب آقای دکتر نور محمدی و حاضرین محترم به نقد و بررسی مباحث مربوطه پرداختند.
جناب آقای دکتر ستوده در آغاز این نشست اظهار داشت:
وجود عقل در انسان یکی از شرایط عمومی تکلیف است، بسیاری از مسئولیتهای کیفری و اعمال حقوقی و اعمال عبادی انسان بعد از رسیدن به سن بلوغ و احراز عقل میسر
است و در مقابل؛ اگر عقل در انسان وجود نداشته باشد یا دچار نقیصههای عقلی یا برخی از اختلالات دیگر که به نحوی موجب زوال عقل است؛ بسیاری از این مسئولیتها و آثار
از بین میرود.
راجع به اهمیت این موضوع در کل مباحث فقهی که ما در طرح آنها را و ارتباطشان را با مباحث دیگر آوردهایم، پرسش اصلی این است که: ماهیت جنون و اختلالات روانی مرتبط با
آن چه بوده است و چیست و ادله فقهی که در رد تکلیف برخی از مراتب اختلالات روانی که عمدتاً اختلالات حاد روانی یا سایکوز و موارد مشابه آن هست، این ادله چه مفادی را
در این خصوص در حوزه اعمال عبادی، حقوقی و طبعاً مسئولیت کیفری دارند.
وی در ادامه افزود:
در فصل اول: مباحثی در مورد عقل و واژگان همسو تبیین شد.
در فصل دوم: با توجه به فراخور مباحث فقهی و حقوقی تقسیمات مختلف را آوردیم؛ اما آنچه مدنظر بود این بود که اختلالات روانی را به یک تقسیم اصلی برسانیم.
در فصل سوم چند موضوع مهم را مورد بررسی قرار دادیم: ۱- ابعاد و مبانی فقهی جنون را تحت عنوان مختلف؛ ازجمله؛ نقش جنون در فروعات فقهی و در سرتاسر فقه؛ از باب طهارت تا دیات موردبررسی قراردادیم.
اصل اولی در عروض جنون؛ بر جنون است یا بر عقل؟
معیار شناخت جنون چیست؟ عرف عام یا خاص معیار شناخت جنون است که دیدگاههای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است و بعد از آن به مستندات فقهی آیات و روایاتی که
مربوط به حوزه جنون است؛ در تکالیف عبادی، اعمال حقوقی؛ اعم از معاملات و بحث ضمانات و همچنین در مسئولیت کیفری بیان شد و در نهایت نتیجهگیری انجام شد.
اختلالات روانی یک مفهوم وسیع و گستردهای دارد که در واقع علائم و نشانههای مختلف بالینی است که در حوزه روانشناسی؛ معمولاً با درماندگی و ناتوانی همراه است،
اینها به اینصورت است که معمولاً شخص از حالت متعارف در رفتارهای خودش؛ خارج میشود و معمولاً اختلال شخصیت میشود که دارای تقسیمات مختلفی است.
آنچه مدنظر است و تأکید بر آن قرار گرفت اینست که کاربرد فقهی داشته باشدکه عمدتاً از نظر شدت و ضعف به دو نوع تقسیم میشود: نوریس ها یا نوروتیک ها که عمدتاً
بیماریهای عصبی و به تعبیری روان منشوری است و سایکوز یا سایکوتیک که اختلالات شدید روانی است و به تعبیری روان پریشی است.
دو مقوله را بحث میکنیم و جمعبندی میکنیم: ۱- بحث عروض جنون ۲- بحث تشخیص جنون که عرف باشد یا متخصص
اگر در مواردی شک کنیم که شخصی مرتکب جرمی آیا در حین جرم؛ جنون بر او عارض شده یا نه، در اینجا به اصول عملیه مراجعه میشود.
اصل اولی بر وجود عقل، اگر عقل بود؛ احکام و تکالیف و آثار و مسئولیتهای خاص خودش را هم خواهد داشت، برای اینکه اصل بر بیعیب و نقص بودن است، غالب افراد معمولاً
عاقل به دنیا میآیند و رفتارهایشان عاقلانه است، جنون چون امر عارضی است؛ باید اثبات بشود، این مورد در مواردی کاربرد دارد که ما شک ابتدایی داشته باشیم که این شخص
عاقل بوده است یا نه؟ حالت سابقه او را لحاظ میکنیم که اگر جنون بوده الآن هم جنون دارد، اما در حالت عادی؛ اصل بر وجود عقل است؛ برای اینکه غالب انسانها عاقل هستند
و یکی از ویژگیهای اصلی کرامت ذاتی او هم؛ همین وجود عقل و اختیار است؛ بنابراین اصل اولی وجود عقل است.
مرجع تشخیص جنون؛ عرف عام یا اهل خبره و کارشناسان هستند؟ برخی فقها میفرمایند؛ عرف مرجع تشخیص است، رفتار و کردار عرفی شخص مجنون؛ ملاک قضاوت خواهد
بود.
هر تعریفی هم که در روانشناسی ارائه میشود؛ تا زمانی که به علائم و آثار عرفی؛ به مرجعیت عرف برنگردد و در راستای فهم و تصدیق عرفی قرار نگیرد؛
امر صحیحی نخواهد بود و طبعاً حکم جنون هم مترتب نمیشود.
نتیجه اینکه؛ مرجع تشخیص این موضوع؛ در موارد روشن و معمولی؛ به عرف عام مراجعه میشود، اما در موارد مردد و مشتبه به کارشناس مورد وثوق را ملاک عمل قرار بدهیم.
دکتر نور محمدی ناقد محترم در ادامه نشست بیان کرد:
اول کلام این است که؛ عقل چیست؟ گفتهاند؛ مثلاً عقل معیار عام تکلیف است و جنون جزء مواردی است که بهصورت عام وجود ندارد.
ما موضوع را عام گرفتیم؛ برای اینکه عارضههای روانی یا آسیبهای روانی، در روانپزشکی از واژه بیماری استفاده نمیکنند؛ بلکه از واژه اختلال استفاده میشود،
عارضههای روانی با جنون؛ باید رابطهاش مشخص بشود.
معمولاً یک جدول در جلوی روی روانپزشک است و روانپزشک؛ هیچ اطلاعی از اصطلاحات فقهی ما ندارد و تصور میکند که؛ یک مورد از این جدول را باید؛
اظهارنظر بکند که آیا جنون است یا نه؟
نقطه عطف طرح جنون همان تشکیل جدول است؛ یعنی در ضمن کار؛ آخرین طبقهبندی که در بخش اختلالات روانی هست؛ انجمن روانپزشکان آمریکا؛ معمولاً با یک فاصله زیادی؛
آخرین طبقهبندی را ارائه میکنند. این طبقهبندی با جنون تطبیق داده شد.
وی در ادامه افزود:
دو اختلاف مبنا وجود دارد: ۱-آیا جنون تنها شامل اختلالات ادراکی میشود. ۲ـ یا این که جنون علاوه بر اختلالت ادراکی شامل اختلالات احساسی نیز میشود.
به عبارت دیگر؛ آیا بحث جنون در دایره احساس و عواطف وارد میشود یا نمیشود؟ بنده نظر شخصیام این است که جنون در دایره احساس و عواطف نیست.
یک مصاحبهای از مرحوم آیتالله مرعشی شوشتری دیدم که؛ ایشان تکمله ای داشت که؛ جنون در بحث احساس نیست، بلکه این نقطه افتراق؛ جنون در فقه و جنون در
روانپزشکی است.
در فقه جنون را تقسیم به ادواری و اطباقی میکنیم، واژه جدیدی که اخیراً متأسفانه راه فراری از تکلیف شده؛ واژه جنون آنی است، به نظر میرسد که جنون آنی؛ یکراه فراری
است که بعضی از وکلا از آن استفاده میکنند.
در ادامه حاضرین مطالبی در نقد و بررسی موضوع مطروحه بیان داشتند.
منبع: موضوع شناسی