افزایش وزن، چاقی و نداشتن برنامه مشخص غذایی که معمولا سلامت جسم و روان ما را نشانه میگیرد، همیشه ناشی از نداشتن اراده برای در پیش گرفتن الگوی غذایی درست و به اندازه خوردن نیست.
گاهی هم پرخوریهای ما نوعی بیماری محسوب میشود؛ ضمن اینکه باید توجه داشته باشیم به هیچ بیماریای نمیتوان تکبعدی نگاه کرد و ممکن است هر بیماری علل و عوامل مختلفی داشته باشد. در واقع بسیاری از بیماریها زیستی، روانی و اجتماعی هستند و احساس ناکامیهای ما هم دقیقا زمانی ایجاد میشوند که بخواهیم به این بیماریها نگاهی تکبعدی داشته باشیم. پرخوری هم یکی از همین بیماریهاست، اما چه زمان میتوان گفت پرخوریهای ما جنبه روانی هم دارند؟ در این خصوص با دکتر پیام فرحبخش، متخصص تغذیه و رژیمدرمانی گفتگو کردهایم.
پرخوری
در مورد پرخوری ۲ نکته مهم وجود دارد که میتوان از ۲دیدگاه به آن توجه کرد؛ ابتدا نگاه روانشناسی و دیگری اعتیاد. از نظر روانشناسی ۲ نوع اختلال در این خصوص داریم به نام «بلومیا» یا همان پرخوری روانی که در این حالت شخص بهطور ناخودآگاه پرخوری میکند. البته میتوان گفت این کار را با هدف سیر شدن انجام نمیدهد بلکه این نوع پرخوری در واقع واکنشی به اضطراب و استرس است و به نوعی برای رسیدن به آرامش بیشتر هم انجام میشود.
در مقابل این اختلال، بیماری دیگر به نام «آنورکسیا» است که برخلاف بلومیا، فرد دلش نمیخواهد چیزی بخورد که این موضوع هم جنبه روانی دارد. معمولا این اختلال بین جوانان بازیگر، ورزشکار یا افرادی که دوست دارند مدل شوند دیده میشود. این گروه از افراد یا سعی میکنند اصلا چیزی نخورند یا اگر هم بخورند با حالت تهوع آن را از بدنشان خارج میکنند؛ مبادا چاق شوند.
وابستگی
اگر بخواهیم نگاه جامعتری به موضوع داشته باشیم میتوانیم بگوییم اغلب افراد به چیزی یا شخصی وابستگی خاصی دارند؛ مثلا بعضیها به فرد خاصی وابسته هستند؛ بعضیها به کارکردن زیاد، عدهای به موادمخدر و... بعضی افراد هم به خوردن زیاد. بهطور کلی خوردن زیاد معمولا نشانه نوعی مشکل و اختلال است و میتوان آن را در حد اعتیاد بهحساب آورد.
پرخوری هم وقتی بیش از اندازه باشد نشانه نوعی اختلال است و، چون جنبه اعتیاد دارد درمانش هم بسیار سخت خواهد شد؛ چون افراد برای درمان یک اعتیاد اغلب به اعتیاد دیگری رومیآورند؛ مثلا کسی که میخواهد مصرف موادمخدر را ترک کند گاهی به جای درمان این نوع اعتیاد، به مصرف بیش از اندازه مواد غذایی رو میآورد و به پرخوری اعتیاد پیدا میکند.
برقراری توازن و بالانس در بدن
برای اینکه در بدن ما توازن و بالانسی برقرار شود ابتدا باید بین ورودی و خروجی کالری (با انجام ورزش و سوختوساز صحیح بدن) ارتباط درستی برقرار شود. اگر ما به هر دلیلی این ارتباط مناسب را از دست بدهیم با چاقی یا لاغری مواجه خواهیم شد؛ بهعنوان مثال اگر کالری دریافتی فردی افزایش پیدا کند در واقع ظرف بدنش بزرگتر میشود و افزایش چربی احشایی و زیرجلدی هم منجر به چاقی میشود. بسیاری از پرخوریها در این دسته قرارمی گیرند.
افرادی که به هر دلیلی ممکن است کالری بیشتری دریافت کنند دچار اضافه وزن میشوند. از طرف دیگر اشخاصی هم که میزان متابولیسم بدنشان به دلایل رژیمهای غذایی غلط یا بهعلت بیماریهای متابولیسمی مثل کمکاری تیروئید افت میکند هم دچار اضافه وزن و معمولا شاکی میشوند که با وجود اینکه پرخوری نمیکنند باز هم اضافه وزن دارد. از طرف دیگر فعالیتهای جسمی هم در تنظیم وزن بدن دخالت دارند؛ یعنی نداشتن تحرک زیاد بهخصوص در زندگی ماشینی باعث افزایش وزن میشود.
انواع پرخوری
پرخوری میتواند چند جنبه داشته باشد؛ مثلا اینکه فرد بهصورت ژنتیک ژن چاقی دارد. به همینخاطر خوشخوراکتر است، از غذاخوردن بیشتر لذت میبرد و حجم غذای دریافتی او هم از میزان موردنیازش بیشتر است.
این نوع پرخوری لزوما ربطی به استرس و ذهن و روان فرد ندارد؛ چون گاهی مثلا کودک ۳-۴ سالهای هم که ژن چاقی دارد بیش از اندازه غذا میخورد؛ درصورتی که استرس خاصی را هم تجربه نمیکند.
اما پرخوری در بزرگسالان جنبههای دیگری هم دارد؛ مثلا چاقیای که از کودکی همراه فرد بوده در بزرگسالی هم از بین نخواهد رفت و با توجه به اینکه حجم معده از کودکی افزایش پیدا کرده، در بزرگسالی هم همچنان چاق باقی میماند؛ چون حجم غذای آنها بنا بر عادت از کودکی زیاد بوده که بیشتر مربوط به ژنتیک آنهاست.
در گروه دیگر، پرخوری ناشی از آن است که سبک زندگی فرد تغییر میکند و به نوعی از شرایط قبلی زندگی خود جدا میشود و فاصله میگیرد؛ مثلا ازدواج میکند و سبک زندگی او با تغییرات زیادی مواجه میشود. همین موضوع در بعضی افراد باعث بروز چاقی میشود.
پرخوریهای عصبی
علت چاقی عده دیگری از افراد این است که بهدلیل استرس بالا و اضطراب رو به پرخوری میآورند. اینها افرادی هستند که معمولا به خوردن گروه کربوهیدراتها ولع زیادی دارند؛ بهخصوص علاقه زیاد به خوردن مواد قندی و شیرین از خانواده گلوکزها. چون وقتی فکرشان مشغول است علاوه بر اینکه حواسشان نیست چقدر غذا میخورند، اغلب به خوردن شیرنی روی میآورند و حتی بدون دلیل مدام در یخچال چیزی را برای خوردن جستوجو میکنند.
اینگونه پرخوریهای ناشی از استرس، معمولا شبهنگام و هرچه بیشتر به غروب نزدیک میشویم بیشتر میشود؛ یعنی در این مواقع با افزایش استرسهای خوردنهای زیاد قبل و بعد از شام مواجه میشویم.
فراموش نکنیم اگر این پرخوریهای عصبی به همین شکل باقی بمانند در واقع با نوعی اختلال مواجه هستیم، اما بیماری خاصی نیست؛ یعنی فرد میتواند با مراجعه به روانپزشک و دریافت داروهای آرامبخش، استرس خود را مدیریت و بهگونهای فکرش را مشغول کند تا استرس و اضطراب او منجر به پرخوری نشود.
پشیمانی و افسوس
اغلب افراد، خصوصا کسانی که بهخاطر استرس و بیماریهای ناشی از ذهن و افکار پریشان رو به خوردن زیاد میآورند، بعد از پرخوری احساس افسوس و پشیمانی میکنند و، چون نمیتوانند دست از اینگونه زیاد خوردنهای خود بردارند احساس گناه میکنند و خود را مقصر و ضعیف و ناتوان میدانند. این افراد معمولا خود را شماتت میکنند و به خود قول میدهند که دیگر پرخوری نکنند.
آنها مدام به کلینیکهای تغذیه مراجعه میکنند تا بتوانند از خوردن زیاد هنگام استرس و متعاقب آن چاقی و اضافهوزن رها شوند یا وقتی خود را ناتوان از درپیشگرفتن رژیم مناسب میبینند برای برداشتن چربیهای زائد به کلینیکهای زیبایی مراجعه میکنند؛ غافل از آنکه این افراد قبل از هر چیز باید مشکل اصلی خود یعنی استرس و اضطراب زیادی را که منجر به اینگونه پرخوریها میشود درمان کنند.
مکانیسمهای جبرانی
توجه داشته باشیم در بعضی افراد هم احساس پشیمانی از پرخوریهایی که منجر به چاقی و اضافهوزن میشود به اندازهای زیاد میشود که دست به رفتارهای جبرانی میزنند بلکه بتوانند جلوی روند روبهرشد چاقی خود را بگیرند. در چنین مواقعی فرد سعی میکند با ایجاد حالت تهوع بهگونهای خوردن زیاد خود را جبران کند و به نوعی مانع از افزایش وزن خود شود. البته افرادی که پرخوریهای عصبی دارند لزوما چاق هم نیستند، چون بهعلت رفتارهای جبرانی خود کالری اضافه را از بدنشان خارج میکنند. ولی همیشه نگران و مضطرب هستند که نکند چاق شوند.
این افراد در واقع مبتلا به بلومیا یا همان پرخوری روانی و عصبی هستند. این نوع اختلالات حتما باید درمان شوند، چون بعضی اوقات بیماران برای جبران اضافهوزن خود از انواع قرصهای لاغری که آب بدنشان را جذب میکند و داروهای مدر استفاده میکنند که اینگونه کارها سلامت افراد را تهدید میکند و گاهی هم بسیار خطرناک و غیرقابل جبران خواهد شد. در واقع افرادی که پس از پرخوری دست به واکنشهای جبرانی میزنند باید حتما به روانپزشک و کارشناس تغذیه مراجعه کنند تا با بهدست آوردن آرامش و یافتن ریشه اصلی اینگونه رفتارها، مانع از انجام چنین رفتارهای آسیبزایی شوند.
رابطه ذهن و پرخوری
توجه داشته باشیم هر فردی وقتی پرخوری میکند حتما باید علت اصلی آن را تشخیص دهد تا بتواند مانع از ادامه آن شود؛ مثلا در بعضی خانوادهها الگوی صحیحی برای غذا خوردن وجود ندارد و با بررسی افراد خانواده متوجه میشویم که همه آنها با در پیش گرفتن چنین الگوی ناصحیحی دچار اضافه وزن هستند.
در اینگونه مواقع بهترین کار، تغییر الگوی غلط تغذیه است که البته بهتر است این کار را از سوپرمارکت یعنی خریدنکردن مواد غذایی نامناسبی که منجر به اضافه وزن میشوند آغاز کنیم.
برای کاهش وزن در هر صورت باید کالری دریافتی افراد مدیریت شود؛ و این کار را میتوان با جایگزین کردن مواد غذایی سالم با انواع خوراکیهای فست فودی و چرب و شیرین و... آغاز کنیم.
ضمن اینکه در کنار همه این موارد باید توجه داشته باشیم که ذهن و نگاه ما بهخودمان هم بسیار مهم است؛ یعنی اگر واقعا تصمیم میگیریم برای سلامت بیشتر خود وزنمان را کاهش دهیم باید با خودمان مهربان باشیم، مدام خود را چاق، زشت و ضعیف ندانیم، بهخودمان اعتماد کنیم و هرگز هم ناامید نشویم. فراموش نکنیم ما هرقدر هم اضافه وزن داشته باشیم حتما میتوانیم با در پیش گرفتن روش تغذیهای مناسب به وزن مناسب و ایدهآل خود برسیم؛ اما با داشتن صبر و حوصله زیاد، انگیزه کافی، روحیه مناسب و انجام ورزش و پیادهروی.
مشورت با افراد متخصص و کسانی که چنین تجربهای داشته و توانستهاند با روشهای درست و علمی، اراده و سعی و تلاش به وزن موردنظر خود برسند هم بسیار مهم و نتیجهبخش است. اما با در پیش گرفتن روشهای غیراصولی متوجه میشویم اگر هم در کوتاهمدت موفق بهنظر برسیم، علاوه بر اینکه سلامتمان به خطر میافتد خیلی زود دوباره به وزن قبل و حتی بیشتر از آن میرسیم؛ بنابراین در پیش گرفتن روش درست کاهش وزن و تحت نظر متخصص بودن در این خصوص بسیار مهم است.
اعتیاد به پرخوری
پرخوری وقتی بیش از اندازه باشد نشانه نوعی اختلال است و، چون جنبه اعتیاد دارد درمانش هم بسیار سخت خواهد شد؛ چون افراد برای درمان یک اعتیاد اغلب به اعتیاد دیگری رومیآورند؛ مثلا کسی که میخواهد مصرف موادمخدر را ترک کند گاهی به جای درمان این نوع اعتیاد، به مصرف بیش از اندازه مواد غذایی رو میآورد و به پرخوری اعتیاد پیدا میکند.
منبع: برترین ها